دانش آموزان و کودکان مبتلا به اتیسم
مقدمه: اتیسم: بیماری فرار احساس
نگاه پر مهرش را به او دوخته تا مهروزی و محبتش را نشان دهد، گرم و صمیمی به او مینگرد تا بگوید چقدر دوستش دارد، به خانه برمیگردد با شور و شوق حضورش را به او نشان میدهد تا خوشحالش کند. اما پاسخ اینها نگاهی سرد و بیتفاوت است که هیچ نویدی از عشق نمیدهد. تلاش مادر بیفایده است. او اصلا بیقرار آمدن و رفتن، حضور یا عدم حضور مادر نیست که بخواهد با دیدنش شاد شود و از رفتنش بیقرار، و همین است که مادر را نگرانتر میکند. به لبخند مادر پاسخ نمیدهد، نه اینکه نخواهد پاسخ دهد و از چیزی ناراحت باشد که بخواهد ناراحتیاش را با بیتفاوتی نشان دهد برای او هیجان دیدن دوستی دیرین و آشنایی نزدیک هیچ معنایی ندارد و در واقع معنای این واژهها را نمیشناسد ( و یاشاید نمی تواند احساسات خود را آن طور که هست بنمایاند.گویا) برای او نه دوستی معنی و مفهومی دارد، نه عشق، نه مهر، نه آشنا، نه غریبه و نه لبخند. این حال و روز کودک مبتلا به "اوتیسم" یا کودک "اوتیستیک" است. (میردریکوند ،1385)
اُتیسم چیست؟
اُتیسم اختلال رشد ذهنی پیچیده ای می باشد که معمولا در 3 سال اول زندگی شخص ممکن است بروز کند . به نظر می رسد که یک اختلال در سیستم عصبی که باعث عدم عملکرد صحیح مغز می شود در ایجاد این بیماری مؤثر می باشد . این اختلال در بیماران اُتیستیک باعث می شود که مغز نتواند در زمینه رفتارهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی به درستی عمل کند . کودکان و بزرگسالان اُتیستیک در زمینه ارتباط کلامی و غیر کلامی ، رفتارهای اجتماعی ، فعالیتهای سرگرم کننده و بازی دارای مشکل می باشند . اُتیسم یکی از پنج بیماریی می باشد که در مجموع به آنها “ اختلالات نافذ رشد“ یا به اختصار “پی دی دی “ می گویند .
در بیماری های طیف پی دی دی ، اُتیسم بیشترین تعداد را دارا می باشد که تقریبا بین 2 تا 6 کودک از هر 1000 کودک به آن دچار می شوند ( به نقل از مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها در آمریکا سال 2001 ) . این بدین معنا است که در کشوری مانند ایران با جمعیت حدود 70 میلیون نفر احتمال می رود حدود 280 هزار بیمار اُتیستیک وجود داشته باشند و فراموش نکنید که این تعداد هر روز در حال رشد می باشد . طبق مطالعات انجام شده توسط وزارت آموزش و سایر سازمان های دولتی آمریکا ، اُتیسم در این کشور با نرخ رشدی برابر با 10 تا 17 درصد در حال ازدیاد است . در سایر کشورها نیز مانند کشور ما این بیماری در حال رشد نگران کننده ای است که متأسفانه حرکت جدی از طرف سازمانهای مسئول در جهت شناساندن این بیماری به جامعه و موارد لازم انجام نشده است . (جعفر نزاد ،1385)
اُتیسم در سراسر دنیا دیده می شود و فقط در پسران سه برابر بیشتر از دخترها مشاهده شده است .اما اغلب میزان ابتلا در دختران شدیدتر از پسران بوده و معدل نمره های آنان در آزمون های هوشی پایین تر است.(پورافکاری ، 1376) به عبارت دیگر نژاد ، مکان زندگی ، میزان سواد ، وضعیت مالی ، نوع اعتقاد ، شیوه زندگی، و ... هیچکدام تأ ثیری در شانس بروز اُتیسم ندارند.
از زمانی که آگاهی عمومی در باره این اختلال شروع به افزایش کرد ( برای اولین بار دکتر لئو کانر در سال 1943 این بیماری را به صورت علمی توضیح داد ) ، بیشتر افراد حتی بعضی ازمتخصصین پزشکی و آموزشی هنوز درک درستی از نحوه تأ ثیر گذاری این اختلال بر افراد ندارند و از چگونگی برخورد و درمان این افراد دانش کافی ندارند . به عبارت ساده تری میتوان گفت در میان این بیماران می توان افرادی را مشاهده کرد که تماس چشمی ، رفتار خوب اجتماعی و بعضی از فاکتورهائی را که در کودکان اُتیستیک مشاهده نمی شود ، داشته باشند ولی در عین حال در سایر فاکتورها با کودکان سالم فرق داشته باشند . به همین دلیل تشخیص و تعیین روش درمان و نیز بررسی پیشرفت و مشخص کردن مراحل درمان نیازمند افراد متخصص با دانش کافی می باشد.
قبل از سال 1970، اکثر کودکان اوتیستیک قبل از رسیدن به نوجوانی در موسسات نگهداری می شدند.نوعا، والدین و معلمان قادر به سازگاری با رفتار بسیار مخرب کودکان و کمبود های یادگیری عمیق آنها نبودند.بنابراین، کودکان از کلاس درس مکررا اخراج می شدندو یا اینکه هرگز پذیرفته نمی شدند. با تصویب قانون فدرال در سال 1972 آموزش عمومی برای کودکان اوتیستیک و دیگر کودکان عقب مانده ذهنی وضع و کلاسهایی برای کودکان اوتیستیک ایجاد شد. (نایینیان و همکاران،1378)
اُتیسم را می توان یک بیماری با طیف گسترده معرفی کرد . این بیماری میتواند نشانه های فراوانی داشته باشد که توسط این نشانه ها اُتیسم را می توان از درجات خفیف تا شدید درجه بندی کرد . اگرچه اُتیسم رامی توان توسط یک سری از رفتارها تشخیص داد ولی افراد اُتیستیک می توانند ترکیبی از این رفتارها را داشته باشند و الزاماً نباید رفتارهای اختلالی تعیین شده را به صورت یکجا از خود نشان بدهند . ممکن است دو کودک که یک تشخیص برای آنها داده شده است ، از نظر رفتاری با هم تفاوت نشان بدهند واز نظر مهارت ها نیز با هم تفاوت داشته باشند .ممکن است والدین کلمات متفاوتی را در رابطه با بیماری این کودکان بشنوند مانند شبه اُتیسم ، متمایل به اُتیسم ، طیف اُتیسم ،اُتیسم با عملکرد بالا و پائین ، با توانائی بالا و پائین .
اختلال سه وجهی:
افرادی که مبتلا به اوتیسم هستند اغلب در سه زمینه با مشکل مواجه هستند؛ این مشکلات موسوم به «اختلال سه وجهی» (triad impairment) هستند:
* مراوده اجتماعی (دشواری در ایجاد روابط اجتماعی، بعنوان مثال منزوی از دیگران و یا بی تفاوت نسبت به آنان بودند).
* ارتباط اجتماعی (دشواری در ابجاد ارتباط لفظی و غیر لفظی، بعنوان مثال اینکه بطور کامل مفهوم حرکات و اشارات، حالات صورت و لحن صحبت دیگران را نفهمیدن).
* تخیل (دشواری در یادگیری بازی هایی که چند نفر در آنها درگیر هستند و یا باید از قدرت تخیل برای فهم آنها استفاده کرد، بعنوان مثال محدودیت در فعالیت هایی که به قدرت تخیل فرد مربوط می شوند، یا اینکه احتمالا آنها را فقط بطور خشک و مکرر تقلید کردند).
هنوز در این مورد که کدامیک از عوارض مثلث را باید اساسی فرض کرد، اختلاف نظر قابل ملاحظه ای وجود دارد. بسیاری از صاحب نظران می گویند از چندلحاظ کمبودهای معاشرت اجتماعی و ارتباطی از نظر مفهومی عواملی تفکیک نشدنی هستند.(بردیده،1381)
علاوه بر این اختلال سه وجهی، رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی نیز جزو خصوصیات فرد اوتیستی است. مهارتهای ارتباطی نیز ( هم کلامی و هم نوشتاری ) مشکل مهمی در کودکان اُتیستیک می باشد . آنها نمی دانند که ارتباط چگونه برقرار شده و چه اهمیتی دارد همچنین این کودکان اغلب در شروع ارتباط و برقراری ارتباط دو طرفه مشکل دارند . بسیاری نیز مشکلات گفتاری دارند و ممکن است هیچگاه در طول زندگی خود صحبت نکنند و یا اینکه دیر شروع به صحبت کردن بکنند. بعضی از این کودکان هم ممکن است از مهارت کلامی به نحو نادرست استفاده بکنند مثلاً هر کلمه و یا جمله ای که به آنها گفته می شود را تکرار می کنند ( تکرار طوطیوار ) و یا اینکه فقط از کلمات تک برای ارتباط استفاده می کنند . البته باید یادآور شد که مشکلات ارتباطی می توانند باعث بروز ناهنجاریهای رفتاری شوند. مثلاً کودکی که قادر نیست نیاز خود را بیان کند ممکن است شروع به فریاد کشیدن و یا خودآزاری کند .
آیا کودک اُتیستیک درمان می شود؟
برای والدین دانستن این مطلب که کودک آنها اُتیسم می باشد تجربه تلخ و دردناکی است . برای بسیاری از خانواده ها ممکن است این تشخیص بسیار تکان دهنده و غیره منتظره باشد ، بعضی از والدین هم ممکن است ماه ها و یا سالها به دنبال این باشند که با انجام آزمایشات دقیق تر عدم وجود اُتیسم را در کودک خود ثابت کنند .به هر حال والدین کودکانی که به تازگی متوجه این حقیقت شده باشند سئوالهای بدون جواب بسیاری در پیش روی خود می بینند .در دهه های گذشته معمولا این کودکان را در مراکز نگهداری کودکان معلول ذهنی قرار می دادند . متخصصین اطلاعات کمی در مورد این بیماری و راه های در مان آن داشتند و همچنین خدمات اجتماعی کمی برای این بیماران وجود داشت .امروزه اگر چه هنوز محققین و متخصصین در حال تحقیق بر روی علل و درمان این بیماری می باشند ولی نسبت به سالهای گذشته پیشرفت چشمگیری را مشاهده می کنیم .به این ترتیب آینده روشنتری را می توانیم برای این کودکان انتظار داشته باشیم . هم اکنون در بسیاری از کشورها خدمات اجتماعی مناسبی برای این افراد و والدین آنها تدارک دیده شده است و روشها ، داروها و مراکز قابل توجهی برای کمک به بیماران اُتیستیک فراهم شده است . (جعفر نژاد،1385)
روشهای درمانی و تربیتی :
در حالی که هنوز درمان مشخصی برای اُتیسم پیدا نشده است ولی روشهای درمانی مناسبی وجود دارند که با آنها می توان به این کودکان کمک کرد تا از توانائی های بیشتری بهره مند شده و حتی نمونه هائی نیز از بهبود کامل دیده شده است . این روشهای درمانی علاوه بر اینکه کمک می کنند تا رفتارهای اختلالی کودک کم شوند ، همچنین کار های استقلالی را نیز به کودک می آموزند تا کودک بتواند به طور مستقل نیازهای خود را برآورده وبه تدریج به یک زندگی عادی برسد . از آنجائی که رفتارها و اختلالات در کودکان اُتیستیک بسیار متفاوت و متغیر است ، تا کنون چندین برنامه درمانی برای آنها مد نظر قرار گرفته است که هر کدام موفقیتهائی نیز به دنبال داشته اند . در درمان کودکان اُتیستیک باید حتما این مورد در نظر گرفته شود که روش درمان برای هر کودک باید متناسب با توانائی ها و شدت اختلالات او برنامه ریزی شود .
از آنجائی که هیچ کودک اُتیستیک مانند کودک اُتیستیک دیگر نیست ، برنامه درمانی مناسب برای یک کودک نیز ممکن است برای کودک دیگر مؤثر نباشد . همین امر باعث شده است که کار ارزیابی و ارائه برنامه های درمانی مشکل تر باشد . یکی از محققین و متخصصین اُتیسم بیان می کند که بهتر است هر کدام از مشکلات فرد اُتیستیک را به عنوان یک بیماری فرض کرده و در انتخاب برنامه سعی شود که راه حل های این مشکلات در برنامه گنجانده شوند . می توان لیستی از کارهائی را که کودک می تواند و نمی تواند انجام دهد تهیه کرده و در انتخاب برنامه دقت کرد که آیا برنامه مورد نظر جوابگوی این موارد می باشد یا نه .
انجمن اُتیسم آمریکا آیا برنامه درمانی به کودک صدمه ای خواهد زد ؟ در صورت شکست برنامه درمانی چه تأثیراتی منفی بر کودک و خانواده وارد خواهد شد ؟ آیا این برنامه درمانی از نظر علمی بررسی و تأیید شده است ؟ آیا روشهای ارزیابی مشخصی در این برنامه گنجانیده شده است؟ این برنامه در مورد سایر کودکان چه مقدار موفقیّت داشته است ؟چه تعداد از کودکانی که با این برنامه تحت درمان قرار گرفته اند توانسته اند به مدارس عادی بروند و چه تعداد نتوانسته اند؟آیا درمانگران تعیین شده تجربه و علم کافی برای کار با کودکان اُتیستیک را دارند ؟ فعالیت ها و تمرینات چگونه برنامه ریزی شده اند ؟ کودک در این برنامه چه مقدار مورد توجه قرار گرفته است ؟ پیشرفت کودک به چه نحوی اندازه گیری خواهد شد ؟ آیا رفتار و پیشرفت کودک به دقت مورد بررسی و ثبت قرار خواهد گرفت ؟ آیا کودک به درستی مورد تشویق و تحریک قرار خواهد گرفت؟ آیا محیط اختصاص یافته برای محل تمرینات به درستی از چیزهائی که ذهن کودک را پریشان می کند خالی شده است ؟ آیا برنامه درمانی به نحوی است که امکان ادامه آن در خانه باشد ؟ هزینه برنامه ، زمان آن ومحل آن در حدّ و توان والدین می باشد؟چند معیار را ارائه داده است که می توان با استفاده از آنها مؤثر بودن یک برنامه درمانی را تشخیص داد :
باید توجه داشت که مهمتر از عنوان بیماری ، پرداختن به درمان آن است و این کودکان با درمان مناسب و به موقع می توانند مطالب را بیاموزند ، رفتارهای درست را از خود نشان داده و در آینده مانند افراد عادی زندگی کنند . اما بدست آوردن این اهداف مستلزم درمان به موقع و درست، تحمل مشکلات و سختی های مربوط به این درمان است.
آموزش و پرورش ویژه و یا حمایت با برنامه واقعا می تواند در زندگی فردی که اوتیست است تاثیر بگذارد و به او کمک کند تا توانایی های خود را به حداکثر ممکن رشد داه و بیشترین قابلیت های دوره بلوغ خود را بدست آورند.
روشهای فراوانی برای بهبود مشکلات اجتماعی،کلامی،حواس ، و رفتارهای اختلالی تهیه شده است .برخی از این روشها عبارتند از : اِی بی ِای ، آموزش جزء به جزء ، فِلور تایم ، داستانهای اجتماعی ، و بهبود مجموعه حواس پنجگانه .
روش اِی بی اِی: Applied Behavior Analysis
تا قبل از طرح پژوهشی لواس در آمریکا فعالیت عمده و جدی برای درمان درخودماندگی صورت نگرفته بود و بسیاری بر این باور بودند که باید این کودکان را به حال خود رها کرد. اما طرح پژوهشی لوواس نشان داد که با ساعتهای کار زیاد و آموزش ویژه میتوان 47 درصد کودکان درخودمانده را قادر به کسب آگاهی و تحصیلات عادی گرداند و 40 درصد را نیز به حدی کاهش علامت داد که به سطح کودکان کم توان ذهنی خفیف برسند،باور قبلی را متحول کرده و اکنون در سراسر دنیا کودکان در خود مانده را تحت آموزش ویژه قرار می دهند. (همت ، 1382) و بسیاری از روشهای درمانی کودکان اُتیستیک بر پایه اصول این روش تهیه شده اند. اصل مهم این روش این است که رفتارهائی که مورد تشویق قرار بگیرند احتمال تکرار و افزایش خواهند داشت و رفتارهائی که مورد توجه قرار نگیرند احتمال حذف شدن آنها وجود دارد .اگر چه اِی بی اِی یک تئوری می باشد ولی بسیاری از مردم از این اصطلاح برای روشهائی که با این اصل کار می کنند استفاده می کنند . دو روش مهمی که بر پایه این اصل وجود دارند روش آموزش جزء به جزء و لوواس می باشند .
در روش آموزش جزء به جزء و روش لوواس هر تمرینی که به کودک داده می شود شامل یک دستور به کودک ، یک عمل از طرف کودک و یک عکس العمل از طرف درمانگر می باشد .این روش علاوه بر تصحیح رفتارهای کودک شامل آموزش مهارتهای جدید نیز از قبیل مهارتهای اولیه مانند خوابیدن و لباس پوشیدن تا مهارتهای پیشرفته مانند برخوردهای صحیح اجتماعی می باشد . این روش ، روشی بسیار دقیق و کامل است .در این روش معمولاً کودک بین 30 تا 40 ساعت در هفته به صورت انفرادی با درمانگر دوره دیده کار می کند . هر کار و مهارت جدید به اجزاء کوچکتری تقسیم می شود . هرگاه کار خواسته شده ازکودک به درستی انجام شود ، کودک مورد تشویق قرار می گیرد تا در کودک انگیزه تکرار آن و فرمانبری بیشتر شود . این روش با مخالفت هائی نیز روبرو شده است . برخی از متخصصین معتقدند که این روش به احساسات کودک لطمه می زند و مدت زمان آموزش آن در طول هفته تأثیرات ناخوشایندی بر خانواده میگذارد. به هر حال آمار و ارقام و تجربه نشان داده است که تکنیکهای اِی بی اِی نتایج مثبت و با ثباتی بر روی کودکان اُتیستیک داشته است .)جعفر نژاد،1385)
TEACCH
این روش اولین روشی بود که در آمریکا برای کودکان اُتیستیک به کار گرفته شد . نام این روش مخفف عبارت ”درمان و آموزش کودکان اُتیستیک و ناتوانی های ارتباطی مرتبط با این بیماری “ می باشد . روش تیچ که در اوایل دهه 1970 توسط اریک شوپلر ارایه شده ، شامل تمرکز بر روی شخص مبتلا به درخودمانگی و ایجاد برنامه ای در مورد مهارت ها، علایق و نیازهای چنین شخصی است. اولویت های عمده شامل عطف توجه به شخص، درک اتیسم، قبول انطباق های مناسب و استراتزی مداخله وسیع بر مبنای مهارت ها و علایق موجود است. در این روش اعتقاد بر این است که محیط زندگی کودک باید با او تطبیق داده شود نه اینکه کودک با محیط تطبیق داده شود .در این روش از تکنیک خاصی استفاده نمی شود بلکه برنامه درمانی بر اساس سطح عملکرد کودک پایه ریزی می شود .توانائی های کودک بر اساس معیارهای آموزشهای روانی بررسی می شود و تکنیکهای درمانی در جهت بهبودارتباط ، مهارتهای اجتماعی و انطباقی طراحی می شوند .در این روش به جای اینکه به کودک یک مهارت و توانائی خاص آموزش داده شود ، سعی بر این است که به کودک مهارتهائی آموزش داده شود تا بتواندمحیط اطراف خود و رفتارهای اطرافیان خود را بهتر درک کند .به عنوان مثال ، برخی از کودکان اُتیستیک هنگام احساس درد شروع به فریاد زدن می کنند ، در این روش سعی برآن است که به کودک آموزش داده شود تا هنگام احساس درد چگونه با برقراری ارتباط آن را به اطرافیان خود بفهماند . این روش نیز مخالفانی دارد و این مخالفان معتقدند که این روش خیلی خشک و پر شاخ و برگ است . همچنین ممکن است کودک اُتیستیک دریابد که در برابر عمل خواسته شده چه انتظاری از او می رود و فرا بگیرد که بدون فکر ، خلاقیّت و دقت جواب خواسته شده را اجرا کند . (اصلانی، 1385)
روش ارتباط با تبادل تصویر: Picture Exchange Communication Systems – PECS
یکی از مهم ترین اختلالات در کودکان اُتیستیک عدم توانائی در ارتباط می باشد. برخی از کودکان اُتیستیک ممکن است صحبت کردن را بیاموزند و برخی نیز ممکن است هیچگاه قادر به این کار نشوند .این روش ، روش مناسبی برای شروع گفتار و برقراری ارتباط در کودکانی است که قادر به صحبت کردن نمی باشند .در این روش بر پایه اصول اِی بی اِی ، به کودک آموزش داده می شود که چگونه می تواند نیاز های خود را از طریق دادن تصاویر برآورده کند.از امتیازات مهم این روش این است که ارتباط کودک ساده ،قابل فهم ، با تفکر و عمد می باشد . کودک تصویری را به شما می دهد و شما بلافاصله می توانید منظور او را دریابید . با این روش کودک می تواند با هر کسی ارتباط برقرار کند و تنها کاری که باید انجام شود گرفتن و دادن تصاویر است .(جعفرنژاد، 1385)
Floor Time
این روش توسط یک روانشناس کودک به نام ” استانلی گرین اسپن “ ارائه شده است .این روش بسیار شبیه بازی درمانی است . در این روش سعی بر این است که ارتباط کودک با یک فرد دیگر از طریق برنامه های دقیق بازی بیشتر و مؤثرتر شود. این روش شامل شش مرحله می باشد که کودک در مراحل طی آنها تقلید و چگونه یاد گرفتن را از یک بزرگتر فرا می گیرد و به عبارتی کودک باید نرده بام شش پله ای را طی کند .ممکن است کودکان در این روش با مشکلاتی نیز روبرو شوند مثلا به علت اختلالات حسّی در درک بعضی از تمرینات خواسته شده مشکل پیدا کنند و یا اینکه قادر به انجام برخی از تمرینات بدنی موجود در برنامه نشوند .در این برنامه والدین و درمانگران سعی می کنند تا پیشرفت کودک را از طریق مسیرهائی که کودک دوست دارد و با جهت دادن به این مسیرها ، فراهم کنند تا کودک بتواند شش مرحله پیشرفت موجود در این روش درمانی را طی کند.این روش به طور مجزا کودک را در بدست آوردن مهارتهای گفتاری و بدنی کمک نمی کند بلکه از نظر احساسی و روانی به کودک کمک می کند تا کودک بتواند درک بیشتری پیدا کرده و از طریق آگاهی و تجربه مهارتهای دیگر را نیز بدست آورد .معمولاً از این روش در کنار روشهای دقیق تر دیگر مانند اِی بی اِی در ساعات فراغت کودک استفاده می شود . (جعفرنژاد،1385)
داستانهای اجتماعی : Social Stories
این داستانها برای آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان اُتیستیک آماده شده اند . از طریق این داستانها به کودک آموزش داده می شود که چگونه احساسات ، منظور ، و برنامه های دیگران را درک کنند .در این روش یک داستان براساس یک موقعیّت و شرایط خاص با اطلاعات فراوان تهیه شده است که به کودک از طریق گوش کردن به آن کمک میشود تا بفهمد چه جواب یا عکس العمل مناسب را باید از خود نشان دهد . این داستانها معمولاً از سه جزء اصلی تشکیل می شوند : 1- اطلاعاتی در مورد افراد داستان ، مکان و اجزاء آن 2- احساسات و افکار افراد داستان 3- جوابها و عکس العملهای مناسبی که باید وجود داشته باشند . این داستانها باید بر اساس نیاز کودک برای او خوانده شوند و حتماً باید از قول اول شخص مفرد و در زمان حاضر باشند . این داستانها در صورت همراهی با تصاویر و موسیقی می توانند تأثیر بیشتری داشته باشند . بایستی داستانهای فراهم شده به گونه ای باشند که نقاط ضعف کودک را تصحیح کنند . مثلاً کودکی که از شرائط بخصوصی ترس دارد و یا اینکه در او ایجاد استرس میکند بهتر است داستانهای مناسبی در مورد این شرایط برای او گفته شود. ( جعفرنژاد، 1385)
درک مجموعه حواس : Sensory Integration
کودکان اُتیستیک اغلب از نظر حس های بدن خود دارای مشکلاتی می باشند . ممکن است این کودکان دارای آستانه تحریک بالا و یا پائین باشند و یا اینکه مغز آنها قادر نیست از اطلاعات بدست آمده توسط حواس پنجگانه آنها درک درستی از شرایط موجود بدست آورد . در این روش درمانی که می تواند توسط بازی درمان ، کاردرمان و یا گفتار درمان انجام شود به کودک کمک می شود تا بهتر از اطلاعات حسی بهره ببرد .مثلاً اگر کودک با حس لامسه خود مشکل دارد از کودک خواسته می شود تا اشیاء متفاوت با جنسهای متفاوت را لمس کرده و با آنها کار کند . موسیقی درمانی نیز جزئی از این روش است که توسط فرکانسهای متفاوت حساسیّت کودک را در برابر برخی اصوات کم و یا زیاد می کند . دکتر ” تِمپِل گراندین “ که خود یک بیمار اُتیسم بوده است دستگاهی را طراحی کرده است که با فشارهای متفاوت بر دست ، حس لامسه را بهبود می بخشد .قبل از اجرای این روش درمانی ، درمانگر حتماً باید کودک را به دقت زیر نظر گرفته و آشنائی کامل و دقیقی در رابطه با خصوصیات حسی کودک پیدا کند. (جعفرنژاد، 1385)
روشهای درمانی مکمل:
با وجود اینکه تشخیص زودهنگام و درمان زودهنگام اُتیسم بهترین روش در کمک به این کودکان و درمان آنهاست ، برخی از والدین و محققین معتقدند که روشهای درمانی مکمل دیگری نیز وجود دارند که می توانند ارتباط کودک با دنیای اطراف و سایرین را بهبود بخشیده و رفتارهای آنها را بهتر کنند . از انواع این درمانها می توان به موسیقی درمانی ، هنر ، و حیوان درمانی اشاره کرد که می توانند به صورت فردی با کودک کار شده و یا در مراکز مخصوص به صورت جمعی کار شوند . در تمامی این روشها افزایش قدرت ارتباط ، بهبود روابط اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس مشترک می باشد . همچنین این روشها کمک میکنند تا کودک بتواند رابطه بی خطر و مفیدی را با درمانگر خود و سایرین برقرار کرده و با آنها مأنوس شود . حیوان درمانی معمولا شامل اسب سواری و شنا با دولفین ها می باشد . در این درمانها کودک توانائی هماهنگی عضلات و اندامها را می تواند بدست آورد همچنین احساس دوست داشتن و اعتماد به نفس نیز از فوائد این نوع درمان است .موسیقی و هنر بخصوص می توانند در رفع مشکلات حواس پنجگانه کودک مفید باشند زیرا توسط آنها قدرت درک ، شنوائی و دیداری کودک تقویت می شوند. از برنامه های موسیقی درمانی برای پیشرفت در زمینه درک و آگاهی،کنترل حرکتی،افزایش توجه،تقویت حافظه، و تواناییهای کلامی این گروه کودکان استفاده می شود. ...کناره گیری و فرار از واقعیت از خصوصیات کودکان اوتستیک است. حتی گاهی مقاومت می کنند و از شرکت در جلسه موسیقی درمانی طفره می روند. اما از شنیدن قطعاتی که موزیک ترایپیست می نوازد، و یا توسط نوار پخش می شود لذت می برند. در نخستین جلسات لازم است سازها را ببینندو لمس کنند و صدای آنها را بشنوند و سازهایی در اختیار آنها قرار گیرد که نواختن آن به تکنیک خاصی احتیاج نداشته باشد. (زاده محمدی،1374)
روشهای رفتار درمانی و بهبود ارتباط:
رفتارهای کودکان اُتیستیک اغلب برای والدین و درمانگران مشکل آفرین و ناراحت کننده است . این رفتارها ممکن است نامناسب، تکراری ، تهاجمی و خطرناک باشد و همینطور ممکن است شامل تکان دادن مکرّر دستها ، حرکت مداوم انگشتان ، تکان دادن بدن به جلو و عقب ، گذاشتن اشیاء در دهان ، و یا کوبیدن سر به اشیاء دیگر باشد .کودکان اُتیستیک همچنین ممکن است به رفتارهای خودآزاری مانند آسیب زدن به چشمان ، و یا گاز گرفتن دستان خود عادت داشته باشند .این کودکان همچنین ممکن است نسبت به درد و سوختگی عکس العملی نشان ندهند .گاهی کودکانی نیز مشاهده شده اند که بدون دلیل به دیگران حمله کرده اند. دلایل بروز این رفتارها در کودکان اُتیستیک هنوز به طور دقیق یافت نشده است و بسیار پیچیده می باشد ولی برخی از متخصصین معتقدند که اختلالات در حواس پنجگانه کودک می تواند باعث بروز این رفتارها شوند و کودک با این رفتارها می خواهد این حواس را ارضاء کند . برای درک و درمان آسیب رسانی به خود تلاش های بسیاری صورت میگیرد تا از آسیب دیدگیهای احتمالی جسمی جلوگیری شود. اما از آنجا که آسیب رسانی به خود به میزان زیادی در یادگیری تاثیر می گذارد، درمان اهمیت بسیار دارد. ...تنبیه بدنی احتمالا پرکار بردترین و موفق ترین شیوه کنترل آسیب رسانی به خود است. یکی از شیوه های تنبه بدنی که رواج بسیار دارد بکار گیری محرکهای الکتریکی آزارنده اما بدون خطر است که با توبیخ و سرزنش شفاهی مانند گفتن " نه " قرین میشود. هر چند هیچ یک از روشهای دیگر چنین موفقیتی نداشته است ،اما تاثیرات این روش هم به سایر موقعیتها قابل تعمیم نیست. استفاده از شوک و سایر تنبیهات بدنی نیز مسایل اخلاقی را به میان می آورد. ... اخیرا شیوه ای تنبیهی که به نام " اصلاح افراطی " خوانده می شود،توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. اصلاح افراطی در مورد نوع به خصوصی از آسیب رسانی به خود به کارمی آید و همیشه به واکنشهای مکرری می پردازد که با آسیب رسانی به خود ناسازگار است. مثال ساده ای برای اصلاح افراطی این است که دختری راکه خود را سیلی زده است ، بلافاصله پس از سیلی زدن وادار کنیم دستهایش را برای چند دقیقه بی حرکت در دو طرف بدنش نگاهدارد. هر چند اصلاح افراطی نیازمند تلاش بسیار مراقبین کودک است،اما می تواند کاملا موثر افتد. (منشی طوسی ، 1375)
منابع:
- پورافکاری ،نصرت اله(1376).فرهنگ جامع روان شناسی و روان پزشکی.جلد دوم،تهران،فرهنگ معاصر.
_موریس،ریچارد. روانشناسی بالینی کودک :روشهای درمانگری.(ترجمه محمد رضا نایینیان وهمکاران،1378) تهران:رشد.
-نلسون،ریتا ویکس و ایزرائل،الن سی. اختلالهای رفتاری کودکان. (ترجمه محمد تقی منشی طوسی،1375) مشهد:آستان قدس رضوی.
_زاده محمدی، علی(1374). موسیقی درمانی کودکان استثنایی.تهران:کارگاه نشر
_ اصلانی،زهرا(1385).آشنایی با روش تیچ. تعلیم وتربیت استثنایی،52و53،صص53-51.
_بردیده،محمدرضا(1381).اوتیسم واختلات شبه اوتیسم و آسپرگر. فصلنامه آموزشی و پزوهشی احیا،شماره1،ص27.
_ همت،فرهنگ (1382) . آشنایی بافعالیت های مرکز آموزش و توانبخشی کودکان در خود مانده. نشریه تعلیم وتربیت استثنایی،22و23،صص 67-63.
-Jafarnejad.mehdi.autism.[online] Available:www.dsm.blogfa.com/post-3
-mirdarikavand.mehry.autism.[online] Available:www2.irna.com/fa/news/view/line(85/11/4)